loading...
سایت رسمی روستای جابان
امید بازدید : 100 پنجشنبه 03 مهر 1393 نظرات (0)

سلام به همه من امید علیمردانی در خدمت شما عزیزان گرامی هستم که تفریحات و ورزش جابان بزرگ را به شما ها معرفی کنم

Ping Pong

از فوتبال جابان شروع می کنم که حدود سه ماه تعطیلی کلاس فوتبال گذاشته بودند که من 2 سالشو شرکت کردم با این که نو نهال بودم ما حدود30نفر بیشتر بودیم با 3تا مربی که از جمله اقای محسن حراسی که در مربی گری مدرک B را داشتند بعد مربی دوم اقای محسن مرادی مرد خوش رفتاری بود مربی سوم اقای میثم خراسانی بود که ایشان هم به من ودوستانم لطف زیادی داشتند ایشون خاطره های زیادی از فوتبال تعریف می کرد که واقا جالب و خنده دار بود بعد آن اقای محسن حراسی میز پینگ پنگی از طریق سازمان تربیت بدنی برای ما اورد که قبلا هم دیده بودمش وقتی این میز به مسجد جامع جابان امد فقط دو نفر روی ان بازی می کردن ان دو نفر یکیش محسن حراسی بود یکیش پدرمن امیر علیمردانی چون این ها بلد ها ی پینگ پنگ جابان بودند بعدش علاقه ی من به ای بازی زیاد شد همش می خواستم بازی کنم البته چون ضعیف بودم کسی به من اهمیت نمی داد بگذریم وقتی میز امد با خود هم بچه های بسیاری اورد که خیلی علاقه ی زیادی داشتند من خجالت می کشیدم بازی کنم بنابر این همه از بازی من زدن جلو همه ی بچه هایی که برای بازی امده بودند قوی بودند من مانده بودم که چی کار کنم که یه روز دوست دوران بچگی که با هم بچه محل بودیم دیدم که راکتی ساده دستش من اون موقع حتی راکتم نداشتم اما دوستم راکت داشت چون دیدن دو تا نا بلدیم گذاشتن بازی کنیم دوست من امیر رضا حتی یه باری بازی نکرده بود ولی با این حال من از اون هم باختی با این که تجاربم بیشتر بود ناراحت بودم دوست من حتی با این تازه کار بود توانست چند نفر از ادم هایی را که قوی بودند ببرد و به علت کمبود میز وشلوغی بچه ها ما نتوانستیم بازی کنیم این داستان دو نو جوانی که با این که بلدی در پینپنگ نداشتند توانستند همه ی ان همایی را که بهشون باخته بودند ببرن  داستان این جوری شد که دوستم امیر رضا یه میز خرید و روی ان هر روز یا یه روز درمیون بازی می کردیم من حدود شیش ماه به دوستم باختم و تجاربی تو این شیش ماه کسب کردم که توانستم ورزشو حسش کنم و هر کس که با منو دوستم بازی می کرد می باخت از اون شیش ماه دو ماه گذشته که من هنوز دارم پینگ پنگ بازی می کنم ما مسا بقاتم بر پا کردیم من دوم شدم دوستم سوم ولی حتی به ما جایزه هم ندادند ما پینپ پنگ رو برای خودش دوست داشتیم و هر روز بعد از این که مسجد خلوت بود بازی می کردیم انقدر بازی کرده بودیم پا های مان طاول زده بود در حال حاضر جابان هیچ ورزشی ندارد  و کسی هم نیست که ای موضوع را جدی بگیرد و من از این موضوع ناراحتم که چرا منو دوستم نمی توانیم پیشرفت کنیم  و اصلا منضورم به همه ی بچه ها ی جابان هستش و الان از ان همه بچه فقط 2 نفر مانده که پینپنگ بازی می کنند و هیچ کس توجهی ندارد این از ورزش جابان امید وارم گه بهتان خوش گذشته باشه

نویسنده :(امید)

علی بازدید : 455 دوشنبه 31 شهریور 1393 نظرات (0)

باسلام ودرودی دیگر خدمت بینندگان عزیز

قوم و ایل کرمانج

کرمانج:
نام گروه بزرگی از کردها که به گویش کرمانجی سخن می‌گویند. کرمانج‌ها در کردستان ترکیه در خاور و جنوب خاوری ترکیه، در ایران در آذربایجان غربی و شمال خراسان ساکن هستند. همچنین در شمال سوریه، در جنوب غربی ارمنستان( شهر "اله گز" و ...)، اقلیتی در مسکو روسیه و شهر تفلیس گرجستان و بخشی هم در اردن.
کرمانجی ( شاخه شمالی) یکی از سه شاخه اصلی زبان کردی است دیگر شاخه ها، کردی مرکزی(سورانی) و کردی جنوبی(کرمانشاهی) می باشند.
کرمانج‌ها در نواحی مختلف ایران پراکنده هستند از جمله در نواحی‌ای از بلوچستان و سیستان و در ناحیه دماوند (تهران) بویژه در روستاهای سربندان، جابان و سرخده و شهرستان رودبار به ویژه عمارلو و خورگام ساکن هستند.

کرمانج 
نام گروهی قوم بزرگ کرد که به زبان کرمانجی سخن می گویند، در تاریخ ایران محافظ مرز های شمال شرق ایران زمین، دراری سردارانی بزرگ همچون نادر شاه و فرهنگ بسیار غنی فولکلور و موسیقی و رقص های بسیار پرتحرک هستند. 
فرهنگ فولکلور این قوم در ایران در قسمت هایی به دلیل پراکندگی مردمش در خطر نابودی است.

علی بازدید : 272 دوشنبه 31 شهریور 1393 نظرات (0)

سلام در مورد نام جابان باید گفت که:
گوپان از دو بخش (گو:یل و پهلوان) و(پان: پرورنده) تشکیل شده و لقب یکی از خانواده های پارس بوده و گوپانان ناحیه ، مربوط به این خانواده بوده است افراد این خاندان تا آخرین سالهای حکومت ساسانی دارای مناصبی در دولت بوده اند، و در واقعه قادسیه از شخصی با نام “گوپان” (به تلفظ عربی جابان) نام برده شده است که فردی با نفوذ در دولت یزدگرد سوم بوده است،هنوز هم طایفه ای در “خنج” و “پیشور” لارستان وجود دارند که آنها را طایفه ” گاوان” می نامند.در فارسی عهد ساسانی نام هر سرزمینی از نام یک شخص یا خاندان بعلاوه پسوند “ان” تشکیل می شد که معنای ملک آن شخص یا خاندان را میداد. در عراق هم روستاهای زیادی که تا قرن دوم هجری همان اسم ایرانیش را حفظ کرده بودند و نام آنها از نام یک شخص که مالک آن بوده بعلاوه پسوند”ان” گرفته شده بود وجود داشت.شاید بتوان گفت که “طهران” و “شمیران” نیز چنین ترکیبی بوده است که طهران را به شخصی به نام طاهر منسوب می کند.
برای مشاهده ادامه مطلب به ادامه مطلب بروید..

تعداد صفحات : 2

درباره ما
::.اولین و تخصصی ترین سایت رسمی روستای جابان.::
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    نظر شما در مورد روستای جابان چیست؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 6
  • کل نظرات : 5
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 8
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 6
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 9
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 3
  • بازدید هفته : 53
  • بازدید ماه : 46
  • بازدید سال : 1,055
  • بازدید کلی : 14,275